مادران بیدار

دل نوشت(3)

1393/9/28 20:23
نویسنده : ایه
115 بازدید
اشتراک گذاری

" رحمانِ رحیم"

سلام بر دوستانی که شاید مخاطب این نوشته ها حالا حالاها نباشند

نمی دونم چرا فکر می کنم خیلی زمان و خیلی حرفها باید بیاد و بره تا 

برسم سرِحرفایی که بازفکر می کنم اونا اصلی ترند!

البت شاید به این خاطره که باشمای دوستان نازنینم شدید رودربایستی

دارم و این هم باز شاید به این خاطرِ که اساسا فردی هستم که حداقل در اولین 

برخوردهایم باهر کس دوست دارم قبل از هر چیز همراهِ دلِ اوباشم تا ـ ـ وشاید این 

یعنی دوست دارم بی پرده و بی هیچ حجابِ درون با دوستانم همدلی کنم ـ ـ 

می دونید چیه دوستان ِ اینده ام, باورم اینه علت این همه اختلاف و گوناگونی که بین 

ما ادما هست و هممون هم تو جاهای مختلف از خیابون و پاساژ گرفته تا زیر سقف یه خوابگاه یا حتی 

حتی توی یه خونه این تفاوتها رو حسش می کنیم, اینقدر که شاید گاهی تومیون ادمای اطرافمون حتی یه محرم برای ساده ترین حرفای د

دلمون پیدا نمی کنیم و تازه یه دلواپسی بزرگمون این می شه که بگردیم و و یکی رو برای همدلی پیداکنیم!

همه و همه به این خاطره که از پسِ این همه مشغله ای که دنیا برامون اورده برنمیایم!! و شاید بهتره بگم

قفس این دنیا بدجور برای موجودی به اسم " ادم" تنگه و اولین بهونه ی تواسارتِ قفس بودن هم به فکر دیگران نبودنه!! 

انشالله فرصت بشه در این مدخل بیشتر بصحبتیم ـ ـ 

یاحق

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)